تاریخ داستاننویسی در ایران سابقه طولانی دارد. هنری که بسیار ارزشمند و بزرگ است و تأثیر اجتماعی چشمگیر و عمیقی به همراه دارد. ادبیات داستانی به آثار روایتی منثور که از ماهیت تخیلی برخوردار باشد و غالباً به قصه، داستان، رمان و انواع وابسته به آنها گفته میشود. داستان نقل وقایع است به ترتیب توالی زمان و قصه به هر داستان منقول چه شعر و چه نثر گفته میشود. در داستان ترتیب حوادث، واقعی و تاریخی یا ساختگی است اما عموماً بنیاد قصهها بر حوادث غیرواقعی و خارقالعاده گذاشته شده است. در این تحقیق سعی شد که در مثنوی «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی از شعرای بزرگ، خاصه از قصیدهسرایان ممتاز ادب فارسی است عناصر قصه و داستان که هر دو در آن وجود دارد و شخصیتهای این اثر براساس خویشکاری پراپ مورد بررسی قرار گیرد و نتایج بررسیها در این اثر نشان داد، اثر مزبور از طرحی ساده و بدیع برخوردار است و از مهمترین عناصر قصه در این مثنوی حوادث خارقالعاده – ایستایی شخصیتها و سفرهای مخاطرهآمیز قهرمان در آن دیده میشود.